سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین/ هر قطره زود پیش تو دریا شود، حسین!/ فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد/ باید که زیر نامه اش امضا شود: "حسین"
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه

همسرش را فرستاده بود اصفهان که با دخترشان دیداری تازه کند. خانم بعد از چند روز با دوستش از اصفهان برگشته بود. دیگر نیمه شب شده بود و دیده بود همه بچه ها خوابند و آقا مرتضی بیدار. منتظرشان نشسته بود با یک سینی چای تازه دم و یک ظرف میوه و یک دیس شیرینی. برای او که تازگی نداشت. هر چه یادش می آمد، بیشتر وقت ها دم کردن چای صبحانه کار آقا مرتضی بود. دوستش اما حسابی تعجب کرده بود: « واقعاً همه روحانی ها اینقدر خوبند؟!» بعد شوهرش آمده بود کنارش و با ناراحتی در گوشش چیزی زمزمه کرده بود: « می ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.»

برگرفته از خاطرات همسر شهید آیت الله مرتضی مطهری




نویسنده در پنج شنبه 91/4/22 |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
طراح قالب
ثامن تم